2 تا حرف

امروز مدیر نامحترم یک بلوز بافتنی پوشیده بود تا اندکی پایین ما تحتشان ویک روسری پس کله اش پیچیده بود رژلبش اینقدر غلیظ بود که دندانش را هم فرا گرفته بود میدانی چرا ؟ چون میدانست که امروز کسی انجا نیست که بخواهد برایش جانمازش را در آب بکشاند. به راحتی یک ریز با دووز پسرش به لاسیدن میپرداخت  و صدای شلیک قهقه هایش عین 3 طبق ساختمان را فرا گرفته بود بعد مثلن من هم یقه اسکی مانتو 3 وجب پایین زانو 3 ردیف آستین در گمرک پا میزدم و به عوامل دولت خدمت گذار فحش های رکیک تو دلی نثار میکردم.

بعد که برگشتم  به من تذکر داده شد که خیلی شوخی میکنم و خیلی با منشی صحبت میکنم و چرا اینقدر جلف و زننده هستم و کلن اگر به من تذکر ندهند میروم بیکینی میپوشم چون خیلی بی جنبه هستم و هیچکس به نجابت حاجیه خانم زامبی ارشد نیست مجرد هم هست اگر خوشتان می اید آدرس بدهم یک 40 سالیش بیشتر نیست البته اشتهایش فراوان است و با ذکور زیر 30 سال مراودت میدارد و حتمن باید قرشمال باشید و موهای خود را ژل بزنید و برای مدل ابروهایتان وقت بگذارید، به صورت کلی تمامی اجناس ذکوری که به تخم بنده هم نیستند به طبع سرکار علیه میباشند....


میدوونم این اواخر یک ریز دارم شر مینویسم شاید رفتم پیش روانکاو ،اینقدر حرفهای مهم تو گلومه ولی بیرون نمیاد اینجا هم با خودم رو راست نیستم یک دلیلش همین خاله زنک بازیهان که تمام انرژی اساسی آدمیزاذ و میگیره نمیدونم کی میفهمه ولی وقتی میگم جنده ان دلم خنک میشه ، من حقم این نیست که وسط جوونیم و پای لجن کاریا و عشوه و اداهای یه مشت هرجایی بزارم

فک نکن هرجایی لب خیابون وایسادده قیمت میده، هرجایی لعنتی پا میتمرگه میره دانشگاه لیسانس میگیره با هزار گه بازی هزار جا رو میگیره اونوقت میاد جلو تو ، نصیحتت میکنه ، میاد جلو تو رو عالم و ادم انگ نا نجیبی میزنه ،میره پشت در بسته اتاق رییسس.....

بعد تو یه جایی  وسط بهشت و جهنمی یه جایی دو قدمی جهنم پشتت به بهشت، کسایی که از جلو میبیننت به حالت حسودی میکنن چون پشتت بهشت رو میبینن تو هم اینقدر رفتی تو لاک توهم و کلاس بازار ، 2 زار کوتاه نمیایی و باد غبغب تو بیشتر میکنی ولی میترسی اینقدر بادش کنی که بترکی، این وسطا هیچکی  پشتت و نداره وقتی میگن پشت یکی و داشته باش یعنی همین یعنی 2 قدم جلوتر طرف و ببین ...

 یا من بدم یا توی یه موقعیت خوب یه جای بدم یا توی یه موقعیت بد یه جای خوبم

بد و خوبم و گم کردم دیگه شک دارم خودم باشم

من قهقه هام واسه کسی نبوده از ته دلم بوده اما اینایی که کنار منن لبخندشونم برنامه داره...

من به آبدارجی و رفتگرمون میگم عزیزم چون عزیزن اما اینایی که دورمن واسه این کلمه سوژهای سود آورر دارن...

من آدمایی که میشناسمشون و بهشون حس بدی ندارم برام دو دسته  ان یا پسرمن یا دخترمن این کلمه ها رو اصن نمیفهمن جاش برا م چوب خط بی نزاکتی میزنن...

دیگه قهقه نمیزنم ولی هنوز آبدارچیمون عزیزمه دختر و پسرامم هم هر روز کمتر از دیروز...



بعدن. نوشت: دوووووووووز پسر زنک 10 سال از خودش کوچیکتر 

نظرات 4 + ارسال نظر
خودم یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:12 ق.ظ http://o52n.blogsky.com/

سلام
فکر میکنم اگر محل کارتونو عوض کنید بهتر باشه و اعصابتون راحت بشه . بعید میدونم از این ارضه ها داشته باشید که کاری کنید زامبی ارشد محل کارشو عوض کنه .
جوینده یابنده هست میتونید کاری بهتر پیدا کنید . البته اینو بگم اسمون همه جا یک رنگه اینجا این مشکل هست جایی دیگه یک جور دیگه کلا شرایط وفق مراد نمیشه پیدا کرد .
شمارشو بدید به چند نفر از پسرهای فامیل یا تلفن بزنند به محل کار پیغام بگذارند . قول میدم بعد از چند روز اثرشو خواهید دید ریس بزرگ دکش میکنه میگید نه ببنید . البته فقط تلفن بزنند هی پیغام بگذارند مطمئنم جواب میده امتحانش ضرر نداره
داریم ما هم حساس میشیما به این بنده خدا ها . فقط بگم گناهش گردن من نیستا من هیچی قبول ندارم دین مینی داشته باشه .

اول که پسریم من مدتهاست دنبال کارم متاسفانه واسه متخصص کار نیست دوم اینکه هنوز یه نمه وجدان دارم اگه این جوری بخوام زیر آب بزنم که شدم یه زامبی دیگه... بعدشم قضیه بغرنج تر از این حرفاست کودکستان که نیست با دوتا زنگ کارش ساخته بشه تازه همه وضعییتش و میدونن و به چشم دیدن کسی براش اهمیت نداره چه غلطی میکنه و اینکه یک فیلمیه که تو جشنواره فجر افتخاری اسمش و اعلام کردن فعلن مثلن سرطان داره! همه باید دلمون بسوزه...
بسووز ای دل...!

یک جراح یکشنبه 22 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 11:25 ب.ظ http://hamidahmadi.blogsky.com/

لیلین دوشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 02:57 ب.ظ http://lilien.blogsky.com

بنویس اتفاقا نوشتن خوبه حتی اگه به قول خودت شر باشه . بازم خالی ات میکنه.

هوووم دقیقن

عرفان شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 05:20 ب.ظ http://dastforosh.blogsky.com

جون به جونت کنن شیوویدی دیگه. بابا این کلمات برای یه دختر جوان عیبه. بفهممممممممممممم.
راستی ننه ما هنوز جایگاه فرزندی رو داریم یا نه؟!!
ببین یه عمقی توی حرفات هست. یه کم جدی باش بذار روی اصلیتو ببینیم. اینم بگم تا اسمم رو توی لینکات نبینم عمرا بذارمت توی لینکام...

پسریَم من که همش خیلی مودب بودم اینجا!! چرا!!؟؟؟
واسه اون مورد لینک هم بزااا یه دوونه بگم.. آی توو روحتتتتت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد