اوه بارون بارون بارون....
از سرکار پیاده زدم راه، انداختم تو یه کوچه خلوت یه نخ سیگار یواشکی سوزوندم ( از ترس هموطنای گاو مغزم الخصوص اجناس نر) یه ماشین از یه فرعی پیچید و نخ سیگار و پشت دستم قایم کردم ، یارو سمندیه یه پیرمرد کت شلواری رانندش بود جلوم یه نیش ترمز زد گفت خانم سیگار دستت و نسوزونه!! من:جا خوردم، نه نمیسوزونه! هنوز یاد نگرفتم نترسم و جدی جدی عالم و آدم و تخمه هم حساب نکنم...
آره بابا هم وطنای غیور منن، نخ سیگار + دخدر = ج ن د ه ، حالا دیگه ربطیم نداره از قیافت مفلوکی و خستگی و سادگی و کارمندی بباره!
از اون کوچه رسیدم به یه کافی شاپ دنج توی یه زیر زمین ، تو اوون ساعت خووب شولوغ بود توقعش و نداشتم همه جَوون و سر تو سر هم . یه میز کوچیک اون جلو ، پاکت سیگار و یه هات چاکلت..
کسی نه نگام کرد نه خیره شد انگار قماششون با آدمای بیرون یکی نبود انگار اینقدر دیده بودن که عادی بود. اندازه نصف عمرم چسبید، زدم بیرون اوه بارون و باد و رعد و پیاده و کفش پارچه ای و من خیس خیس خیس اولش سرد بود بعد کرخت بودم یاد بچگیا هی پامو کوفتم تو چاله های آب جریان آب و تو کفشم حس میکردم یخ یخ یخ .. اینجا اندازه ی نصف دیگه ی عمرم چسبید!
حس خووب...
بوس!
بابا تو دیگه رسما دیوانه ای. سیگار توی خیابون؟!
خوب فکر کردی کجا زندگی می کنی؟! خوبه خودت داری به اون معادله کذایی اشاره می کنی؟! 
حالا کلک چی می کشی؟ اما خداییش کمی حسودیم شد. به تو نه ها به اون سمند سواره
مطمئنم به من حسودیت شد!! دوست داشتی دخدر بودی باروون میومد سیگار میکشیدی دنیار و تخمه هم حساب نمیکردی..!!
تخمه رو خوب اومدی
من کلن خیلی خووبم!
سلام
مثلا شاید ماهی یا دو سه ماهی یک یا دو نخ . و واقعا هم میچسبه 
راست راستش خیلی خیلی قبلا شاید بشه گفت زیاد سیگار میکشیدم البته بعضی مقاطع اما الان چندین ساله خیلی به ندرت سیگار میکشم اونم خیلی تفریحی و ضمنا یواشکی
کلا از دود خیلی بدم میاد و سیگار هم همچنین کسایی که بوی سیگار میدن اصلا خوشم نمیاید و یک جوری حساسیت دارم .
البته با توجه به شرایط اجتماعی و فرهنگی کشور ما سیگار برای خانمها خیلی خوب و جلوه خوبی نداره و سریعا برداشتهای بدی میشه .
نتیجه اخلاقی این که : در حضور و مکانهای عمومی این کارو نکنید
خیلی خوبه که یواشکی هنوز از این کارا میکنی الان بیشتر دوست دارم!
باشه نصیحتت و گوش میکنم ولی اینقد خُلم که عمل نمیکنم!
سلام
یواشکی به خاطر این که هیچ کس از بنده انتظار این کارو نداره .
قهرمان ورزش ، مربی کاراته ، کسی که از مضرات سیگار زیاد میگه و مخالفه اگر در محل کار کسی سیگار بکشه اخراج میشه و اصلا به تیپ شخصیت من نمیخوره ضمنا بعدشم خیلی سرفه میکنم
اون وقت غیر از یواشکی چاره ای دیگه ای دارم .
خوب راه کار بدید
با افتخار کاری و کن که ازش لذت میبری وگرنه ضعیفی قهرمان کاراته ی ضعیف به درد خودتم نمیخوره!