ریتم قدم های زامبی ها

آدمها را از گامهایشان و ریتم راه رفتنشان میشناسم هر کسی جوری راه میرود مطابق با شخصیتش و تصورش از خودش ، من شخصا از آدمهایی که سینه شان را به شدت جلو میدهند وشانه ها را عقب و گامهایشان نه خیلی تند است نه خیلی آرام بسیار متنفرم، اینها آدمهایی هستند که فکر میکنند خیلی موجود نابی هستند و در اصل هیچ گوهی نیستند البته این افراد مستعد مدیریتهای تو خالی نیز هستند.

از افرادی که شل و ول را میروند با شانهایی رو به جلو و گامهایی سست، نمیتوانم توقع روابط خوب و حسنه در آینده ای دور یا نزدیک را داشته باشم هرچند شاید اکنون با شخص مذبور رابطه ی دوستی داشته باشم.

از آدمهایی که سنگین و لنگه به لنگه را میروند خوشم می آید کسانی که با هر قدم وزنشان را روی پای چپ و راست میچرخانند این آدمها عمدتا خاکی و متواضع و مهربانند اما خیلی خیلی دم دمی.

آدمهایی که سنگین راه میروند و با سینه ای رو به جلو اما قدمهای محکمی ندارند و پایشان را بیشتر روی زمین میکشند هم دل خوشی ندارم اینها اهل فضولی و گیر دادن های بسارند.

آدمهایی که سبک راه میروند سبک مغز هم از آب در می آیند.

من خودم جزو هیچکدام از این دسته ها نیستم قدم هایم تند و محکم است و هیچ عضوی را جلو تر از عضو دیگری قرار نمیدهم همه ی هیکلم یک خط راست و کلن آدم بیخودی هستم .

یک دسته دیگر هم داریم که تند را میروند قدمهایشان هم محکم است هیکلشان هم در یک خط راست قرار میدهند اما هیچ شباهتی به من ندارند عینا مثل این زامبی روبرویی که دارد با تلفن به گفت میپردازد ، او حیله گر و دو دوزه باز است پول پرست به تمام معنا هیچوقت احساس واقعیش را نمیتوان فهمید، من دیگر انقدرها هم لجن نیستم .

نمیدانم شاید چون از بیرون خودم را هنوز ندیدم در شیوه ی راه رفتنم دچار توهم یا سوءتفاهم شدم.